زندگی یک هنر است ، و هنر زندگی من است
حسین صمدزاده با نام مستعار هنری پرستو ، متولد در شهر تهران از همان اوان کودکی ، هنر مقوله ای دوست داشتنی برای او بود . موزیک ، خوانندگی ، تئاتر ، هنرپیشگی ، شعبده بازی سیرک و غیره. پرتو هنر به خصوص شعبده بازی از زمانی در او تبلور پیدا شد که اولین نمایش یک شعبده باز را در جشن خیابانی سنتّی دیده و شیفته ی کار هنرمند شعبده باز می شود . ساعتها و حتی تمام روز به دیدن برنامه های او مشغول بوده و دیر آمدن او به خانه باعث تنبیه اش توسّط والدین می شود و در پي آن اجازه خروج دیگر از خانه به او داده نمی شد . روز بعد او از خانه فرار می کند و پنهانی به تماشای برنامه هاي شعبده باز می رود . از ترس خانواده اش که تنبیه نشود، شب را در گوشه خیابان سپری می کند تا روزی بعد دوباره بتواند برنامه های شعبده باز هنرمند را ببیند . وقتی او به خانه باز مي گردد¸ والدینش تنبيحي ديگر را به او تحميل مي كنند .
در خانه با کاغذها ، قلمها و اشیاي مختلف خانگی بازی می کرد و به آنها شکل می داد . تنها اسباب بازی اش این بود که در کوچه و خیابان با بچه های دیگر از گل و خاک برای خود شهر قصه ای بسازد .
در سن 9 سالگی بود که با تعدادي از بچه های مدرسه در زنگ تفریح یا موقع تعطیل شدنشان کارهای جالبی برای بچه هاي مدرسه انجام می داد. مثلاً پول انها را میگرفت و در جلوی چشمشان ان را غیب می کرد .
همشاگردی هایش متعجبانه برای این که بفهمند که چگونه سکه پول غیب شده ، دوباره به او سکه می دادند که شاید آنها هم این تردستی را یاد بگیرند . مشگل آنجا بود که سکه های بچه ها فقط غیب می شدند ولی ظاهر کردن آنها را بلد نبود و این باعث می شد که بعد از لحظه ای بچه ها گریه کنان به درخواست پولشان را می کردن . گاهی کتک کاری هم می شد و گاهی هم بچه ها به مدیر مدرسه شکایت می کردند و بعضی وقتها پدر و مادر بچه ها از او به مدیر مدرسه شکایت می کردند و چه بسا که او سخت تنبیه می شد .
پس از گذشت سالیان سال و دوران سخت زندگی اش در دورانه جوانی با چهر ای هنرمند و شخصیت برجسته ای به نام یدی روستائی ( تک روستائی ) آشنا می شود ، او یکی از بهترین نقاشان کلاسیک تهران بود که در زمینه های هنری مختلفی چون تئاتر و کاریکاتور و مجسمه سازی نيز در تلویزیون فعّاليّت فراوانی داشت.
یدی و شخصیت او تاثیر به سزایی در زندگی حسین می گذارد و دوستی آنها عمیق می شود تا روزی که با کمک همدیگر به تهیه فیلم 8 میلیمتری می پردازند و تولید یک تراژدی مضحک را به دست می گیرند . البتّه به لحاظ شرایط سیاسی ، اجتماعی تولید فیلم به شکست می انجامد و بی نتیجه می ماند .
بعد از انقلاب 1979 در ایران و دگرگونیهای اجتمای، اقتصادی سیاسی شرایط زندگی هنری برای حسین سخت و سخت تر می شود.
او مجبور می شود در سال 1985 ایران را به قصد کشور آلمان ترک کند . دوران سخت و دشواری برای او بود. در کشور خارج مشغول به تحصیلات در کالج میشود و بعد از چندی به دانشگاه وارد شده و به درس خواندن ادامه میدهد. بعد از مدتی به لحاظ شرایط اقتصادیش مجبور می شود دانشگاه را ترک کند و به دوره ي تخصّصی صنعت چاپ بپردازد. شغلي که گویا در ایران نيز بدان مشغول بوده است .
در کنار تحصیل و دوره ی آموزشی اش ، شبها به دوره های آموزش عالی و سمینارهای مختلف می پردازد و همچنان در زمینه ي تئاتر و هنر شعبده بازی فعالیتهای بسزایی داشته است .
پس از چندی فعالیت در تئاتر ، با واسیلیوف کارگردان روسی آشنا می شود و داستانهایی از آنتوان چوخوف مانند زیر درخت آلبالو و 3 خواهر را با گروه تئاتر شهر هایدلبرگ با موفقیت اجرا می کند .
بعد از سالیان سال فعالیتهای هنری و فرهنگی در زمینه ي شعبده بازی و تئاتر ، در سال 1995 بعنوان عضو کلوپ هنرمندان شعبده باز آلمان در امتحانات قبول می شود و این دری بود به سوی پیشرفت و فعالیت های هنریش. همچنین در عرصه ي مسابقات هنری اروپا به جوایز مختلفی دست می یابد و در صحنه های تلویزیونی کار خود را به نمایش می گذارد . در سال 2002 در شهر فرانکفورت بهترین جایزه ي بدل چارلی چاپلین را دریافت می کند و در تئاتر شهر هایدلبرگ صحنه هایی از فیلم چارلی چاپلین را به نمایش می گذارد . این بهترین دوران اوج او براي گسترش استعدادهاي هنری اش در این عرصه بوده.
درهايي به روي او باز شد و تولدي ديگر
او حالا نه تنها در زمينه ي كارهاي هنري مشغول است بلكه سمينارها و كلاس هاي آموزشي هم براي كساني كه علاقه مند به هنر هستند ، برگزار مي كند . سمينارها و كارهائي از قبيل ( فن بيان ، زبان بدن ، دكتر كلان كلينيك براي بيمارستانها ، تئاتر و شعبده بازي )
كارها و برنامه هاي حسين با نام پرستو در همه جاي دنيا دل پذير است و هدف او خنداندن و هيجان بخشيدن به بينندگانش است .
خلاصه آن كه :
- هنر دوست و زندگي اوست و زندگي هنر و دوست او
Dr. Hans Lehmann